ღ♥ یه روز بد ♥ღ
سلام قاصدک مامان........ خوبی گل من؟! مامانی امروز خیلی ناراحتم......کلی گریه کردم.... آخه اتفاق خیلی خیلی خیلی بدی افتاد... امروز دایی ِ مامان از زنش جدا شد... اونها خیلی با هم خوب بودن و عاشق هم بودن... مشکلاتی هم داشتن،مثل همه ی زن و شوهر ها... اما بچه دار نشدن...13 سال از زندگیشون گذشت...تا همین عید 90 هم با هم خوب بودن اما یهو رفتار زنداییم عوض شد...گفت میخوام جدا شم...گفت من بچه میخواستم.... اما دایی زیر بار نرفت....دوسش داشت...میگفت نمیخوام زندگیمو از دست بدم... یکسال دوام آورد زیر فشارهایی که زنش بهش آورد...مهرش رو اجرا گذشت و ... امروز دایی راضی شد...راضی شد ازش جدا شه... امر...